آخرین اخبار
کد مطلب: 123929
وقتي آيت الله خامنه‌اي در نيويورک «دولت آمريکا» را تهديد کرد
تاریخ انتشار : 1395/05/16 11:32:24
نمایش : 2991
حضور رئيس جمهور وقت در سازمان ملل تحت الشعاع حادثه‌ي خليج فارس قرار گرفت. آمريکا در روز دوشنبه ۳۰ شهريور ۶۶ ساعت ۲۲/۴۰ با دو فروند بالگرد، کشتي «ايران اجر» را به اتهام کاشتن مين در خليج فارس، مورد حمله قرار داد.
به گزارش خبرنگار سلام لردگان،
درگيري در خليج فارس و گسترش آن با حملات عراق به پايانه‌هاي نفتي ايران در جزيره‌ي خارک در سال 63 و سپس حمله به نفت‌کشها و کشتي‌هاي ايران در سال‌هاي بعد، برپايه اين تحليل انجام گرفت که ايران، مادامي که قادر به توليد و فروش نفت و سپس تهيه‌ي سلاح باشد، به جنگ ادامه خواهد داد. بنابراين قطع صدور نفت ايران هسته مرکزي تلاش هاي عراق را تشکيل مي‌داد.

سال 1365 به آن گونه‌اي که ايراني‌ها مي‌خواستند سال سرنوشت جنگ نشد. اما در تعيين سرنوشت جنگ تعيين کننده بود. ايراني‌ها براي فتح بخش‌هايي از شلمچه نيروي زيادي صرف کردند و البته بخش ديگري از نيروهايشان صرف زمين فتح شده‌ي جديد شد؛ همان طور که پيشتر بخشي از نيروهايشان صرف نگهداري جزاير مجنون و فاو عراق شده بود. آنها براي عمليات‌هاي جديدتر نه روزنه‌اي مطمئن در خط دفاعي عراق داشتند و نه نيروي انبوهي براي عمليات. در پايان عمليات کربلاي 5 بنا شد نيروي دريايي سپاه براي مقابله به مثل در جنگ دريايي خليج فارس آماده شود.1

عراق از مدت‌ها پيش خواهان گسترده‌تر شدن جنگ در خليج فارس و بين المللي شدن جنگ بود اما ايراني‌ها مي‌خواستند در جنگ زميني سرنوشت جنگ را مشخص کنند و تمايل زيادي به حضور جنگي در خليج فارس نداشتند. از طرف ديگر کويتي‌‌ها از شوروي و آمريکا خواستند از نفکش‌هايشان در خليج فارس حمايت کنند. روس‌ها زودتر جواب مثبت دادند و چند ناو به خليج فارس فرستادند.2

18ارديبهشت 1366 آيت الله خامنه‌اي، رئيس جمهور وقت ايران گفت: «شوروي نبايد منافعش را به خطر بيندازد و در خليج فارس حضور پيدا کند.» بعدازظهر همان روز رزمندگان نيروي دريايي سپاه به يک کشتي شوروي حمله کردند؛ «در آغاز مشخص نبود که اين حمله را دولت ايران طراحي کرده است يا يک گروه از سپاه پاسداران.»3

همه غافلگير شدند. هنوز ايراني‌ها در مرحله‌ي تهديد بودند نه عمليات. آقاي هاشمي خاطرات 18 ارديبهشت: «آقاي دکتر ولايتي تلفني اطلاع داد شوروي در مورد کشتي‌اش که ديشب زده شده يادداشت اعتراض داده است. گفتم روشن کنيد ما نزديم.» 4 اين حمله که پس از تهديد رئيس جمهور وقت ايران انجام شده بود به دولت نسبت داده شد. رزمنده‌هايي را که حمله کرده بودند براي تنبيه به تهران فراخواندند، اما در فضاي رسانه‌اي دنيا اين حمله به نفع ايران و به عنوان شهامت و قدرت ايراني‌ها تعبير شد. 5

هاشمي رفسنجاني در خاطرات 20 ارديبهشت:« شب جلسه سران قوا در دفتر من بودند. حمله به کشتي شوروي بحث شد. با اينکه بدون دستور بوده و دليل بي‌نظمي است، اثرات آن تا کنون مثبت بوده است.»

رزمندگاني که براي مجازات به تهران آمده بودند با تغيير فضا و وساطت فرماندهان تشويق شدند و هديه گرفتند و حاج احمد خميني، پيام امام را به فرمانده‌ي نيروي دريايي سپاه رساند که: «از اين پس بدون هماهنگي نزنيد.»6

*ناو بريجتون

خليج فارس کانون درگيري در جنگ شده بود. ارديبهشت، کاروان اسکورت شوروي به مين خورد و روس‌ها آماده‌ي موضع گيري تندي عليه ايران بودند که 24 ساعت پس از آن هواپيماي عراقي ناو جنگ استارک آمريکا را هدف گرفت. هر دو اتفاق به نفع ايران بود و مخالفت‌ها در هر دو کشور اوج گرفت. روس‌ها از ادامه‌ي حضور نظامي در خليج فارس انصراف دادند، اما آمريکايي‌ها با وجود مخالفت‌هاي داخلي بسيار تصميم به اسکورت نفکش‌هاي کويتي گرفتند. اولين کاروان اسکورت نفکش‌ها مرداد 1366 حرکت کرد، اما برخورد مين به نفکش بريجتون دومين فاجعه براي آمريکايي‌ها و پيروزي بزرگي براي ايران بود. 7

عرض جغرافيايى 58-25 شمالى و نصف‏النهار 50/49 شرقى، صداى انفجار مهيبى آب‌هاى نيلگون خليج فارس را به تموج وا مى‏دارد و رشته افکار ناخدا "ويليام ماتيس" را پاره مى‏کند. او سه روز قبل ناوگانى متشکل از سه ناوکش آمريکايى و دو نفتکش کويتى را از بندر "خورفکان" در امارات متحده عربى به سمت بندر "الاحمدى" کويت به حرکت درآورده بود و حالا که فقط 90 مايل از اين سفر پر دردسر باقى مانده بود که اين صداى انفجار همه چيز را به هم ريخت. در کمتر از پنج دقيقه آنچه پيش آمده بود، روشن شد. نفتکش کويتى "بريجتون" که در محاصره چهار ناوشکن آمريکايى قرار داشت، با يک مين دريايى برخورد کرده بود. خيلى زود معلوم شد هر 24 خدمه اين نفتکش غول پيکر زنده هستند ولى يک سوراخ به مساحت 43 متر مربع در پهلوى چپ "بريجتون" به وجود آمده بود. ناخدا "ماتيس" بلافاصله پس از ارزيابى ابتدايى واقعه مستقيما با کاخ سفيد تماس گرفته و ماوقع را به اطلاع مافوق خود رساند. چند دقيقه بعد "فرانک کارلوچى" مشار امنيت ملى ريگان، او را که در خوابى عميق به سر مى‏برد، بيدار کرد و خيلى خلاصه و بى‏مقدمه گفت: "رونالدو! يکى از نفتکش‏ها را زدند." به اين ترتيب برگ جديدى از تاريخ بحران خليج فارس رقم خورد و سلسله وقايع که امروز از آنها تحت عنوان "جنگ نفتکش‏ها" ياد مى‏شود، آغاز گرديد.

وقتي آيت الله خامنه‌اي در نيويورک «دولت آمريکا» را تهديد کرد

ايراني‌ها در جشن و سرور بودند که عربستاني‌ها به حاجيان ايراني در مکه حمله کردند و آنها را در مراسم برائت از مشرکين به شهادت رساندند. اين حمله خون ايراني‌ها را به جوش آورد. عراق هم جنگ شهرها را به شدت گسترش داده بود. نيروي دريايي سپاه براي جلوگيري از حضور بيگانگان در خليج فارس علاوه بر عمليات و مقابله به مثل درگيري با آمريکايي‌ها، عملياتي طراحي کرد تا چاه‌هاي نفتي الخفاجي عربستان را به آتش بکشد. مانور شهادت را نيز طراحي کرد تا اسکورت‌هاي بعدي آمريکا را مختل کند. 8

*مانور شهادت

نيمه‌ي مرداد 1366 آقاي خامنه‌اي براي شرکت در مانور شهادت راهي بندر عباس شد. مانور بزرگ دريايي «شهادت» با حضور رئيس جمهور، در آب‌هاي خليج فارس توسط نيروي دريايي سپاه پاسداران انجام شد. در اين مانور صدها فروند قايق جنگي و ناوچه‎ي رزمي نيروي دريايي سپاه، پس از عبور از تنگه‌ي هرمز به رژه از برابر ناو فرماندهي پرداختند. در همين حال هواپيماهاي نيروي هوايي سپاه نيز بر فراز منطقه‌ي رژه، به مانور هوايي پرداختند. سپس ناوچه‌هاي سپاه پس از گرفتن آرايش جنگي در اطراف يک هدف دريايي، با توپ هدف را نابود کردند. همچنين غواصان نيروي دريايي سپاه با تعبيه‌ي مواد منفجره زير يک هدف از پيش تعيين شده، اين هدف را منفجر کردند.

تسخير پايگاه‌هاي فرضي دشمن در يک جزيره‌ي خليج فارس که با پشتيباني توپخانه‌ي ساحلي سپاه و به محاصره درآوردن آن انجام شد، بخش ديگري از مانور شهادت بود. در آخرين روز مانور يک قايق انفجاري سپاه که از راه دور کنترل مي‌شد، پس از طي چندين کيلومتر در آبهاي منطقه خليج فارس با دستور آيت الله خامنه‌اي به کشتي فرضي دشمن اصابت و آن را منهدم کرد. عمليات پرواز هواپيماهاي بدون سرنشين نيز بر فراز تنگه‌ي هرمز اجرا شد. در اين مرحله از مانور، قايق‌هاي تندرو، ناوچه‌هاي توپدار، ناوچه‌هاي موشک انداز، ناوچه‌هاي مسلح به توپ و موشک‎ ضد هوايي، قايق مواد منفجره به همراه نيروهاي شهادت طلب، قايق‌‎هاي انفجاري و قايق‌عاي مجهز به رادار ويژه و مسلح به سلاح‎هاي ضد سطحي به کارگيري شد. در همين مرحله عمليات مين گذاري و نصب مين‌ بر بدنه‌ي هدف‌هاي فرضي تمرين شد. 9

نيروي دريايي سپاه به صورت ستادي زير نظر رئيس جمهور اداره مي‌شد و بخش‌هاي مهمي از ابتکاراتي که به آن اشاره شده با هدايت رئيس جمهور وقت اتفاق افتاده است.

*وحشت از مانور شهادت

عمليات‌هاي دريايي و مانورهاي ايران، آمريکايي‌ها را وحشت زده مي‌کرد. همان روزها مجله‌ي تايم آمريکا عکس مانور دريايي سپاه را چاپ کرد و نوشت: «نيوري دريايي سپاه 800 قايق تندرو در اختيار دارد که بعضي از آنها از نوع بوگامرو ساخت سوئد هستند. اين قايق‌ها مي‌توانند تا 100 کيلومتر سرعت بگيرند و در ماموريت‎هاي انتحاري بسيار خطرناکند. يک ديپلمات عراقي اين قايق‌ها را "اژدر انساني" نام نهاده است و قدرت و سرعت عمل آنها در مانور اخير نيروي دريايي سپاه به نمايش درآمد.»10

*سفر به سازمان ملل و جوسازي آمريکايي‌ها

پس از برخورد ناو بريجتون به مين؛ نبرد مين آمريکايي‌ها را بيش از همه وحشت زده کرد. آمريکايي‌ها اعلام کردند: «ناوگان نظامي آمريکا از اين پس به هر شناوري که در حال مين گذاري در دريا باشد حمله مي‌کنند.» 27 شهريور رئيس جمهور وقت به نيويورک رفت تا در اجلاس سازمان ملل شرکت کند.

حضور رئيس جمهور وقت در سازمان ملل تحت الشعاع حادثه‌ي خليج فارس قرار گرفت. آمريکا در روز دوشنبه 30/6/66 ساعت 40/22 با دو فروند بالگرد، کشتي «ايران اجر» را به اتهام کاشتن مين در خليج فارس، مورد حمله قرار داد. در اين درگيري 4 نفر از پرسنل ارتش شهيد و4 نفر ديگر زخمي و10 ملوان توسط نيروهاي ناوچه آمريکايي دستگير شدند.


آيت الله خامنه‌اي: «در نيويورک بوديم و هر کانال تلويزيوني را مي‌گرفتيم، ماجراي کشتي "ايران اجر" و اقدام به مين گذاري‌اش در خليج فارس، تمام فضاي تبليغاتي آمريکا و بلکه دنيا را پر کرده بود. اين کار براي اين بود که سخنراني را تحت الشعاع قراردهند.»11

برخي حضور رئيس جمهور ايران در آمريکا را پس از سالها نشانه‌اي از تغيير در ديدگاه ايران تعبير مي‌کردند؛ «يکي از مسئولين بلند پايه‌ي يکي از کشورهاي اروپايي پيش من آمد و گفت: شما بالاخره بايد مسئله‌ي خود را با آمريکا حل کنيد!» فکر مي‌کردند ما که به نيويورک رفته‌ايم و در کشور آمريکا هستيم، شايد بتوانند نان را به تنور گرم بزنند! گفتم نمي‌شود. قضيه سازمان ملل، قضيه ديگري است. من به سازمان ملل آمده‌ام تا با مردم دنيا حرف بزنم و اين ربطي به آمريکا ندارد! مسئله‌‎ي آمريکا، مسئله ديگري است.» 12

رئيس جمهور وقت ايران در سخنراني عمومي‌اش در سازمان ملل گفت: «هيچ انقلابي از دشمني نظام «سلطه» در جهان بر کنار نمي‌ماند، اما تنوع، عمق، گستردگي و خشم‌آلودگي خصومت‌هايي که در طول 9 سال با ما شده حکايتي استثنايي و شنيدني است. هنوز انقلاب به پيروزي نرسيده بود که دشمني با آن شروع شد، و بيشتر از سوي آمريکا. دست اندرکاراني که گذشت زمان را مجوز افشاي رازهاي نهان دانسته‌اند امروز اعتراف مي‌کنند که در ماه‌هاي آخر عمر رژيم ستم‌شاهي، دستگاه رياست جمهوري آمريکا، مشاور امنيتي رييس جمهور و شخص او، به شاه دلگرمي مي‌داده و او را تشويق به «قاطعيت» مي‌کرده‌اند! مقصود از اين قاطعيت همان چيزي است که بعدها به صورت مشخص‌تر در گفته‌هاي شخصي به نام ژنرال‌ هايزر شنيده شد، شخصي که با مأموريت ويژه از سوي رييس جمهور آمريکا به تهران‌آمده بود. از نظر او و طبق توصيه‌هايي که به او شده بود، بايد رژيم شاه ولو به بهاي کشته شدن ده‌ها هزار نفر محفوظ بماند. با اين استدلال موجه که اين بهتر از آن است که بعدها چند برابر اين کشته شوند!!‌

پس از پيروزي انقلاب، توطئه‌هاي خصمانه به شکل‌هاي ديگري آغاز شد: اولين کار،‌ تلاش همه جانبه براي نفوذ دادن ايادي دشمن در مديريت‌هاي انقلاب بود، و سپس با استفاده از جو باز سياسي پس از يک دوره‌ اختناق چند ده ساله، سازماندهي احزاب و گروه‌هاي مخالف انقلاب بود. در مورد اول اين نمونه جالب است که مهره‌ سرسپرده ولي نه چندان معروفي که چند هفته پس از پيروزي انقلاب در دادگاه انقلاب، خائن و مجرم شناخته شد، در اولين روزهاي پيروزي با برانگيختن وسائل و وسائط، توانست فرمانده نيروي هوايي شود! و در مورد دوم کافي است گفته شود که طيفي از سلطنت‌طلب تا کمونيست و از تجزيه‌طلب تا پان ايرانيست را شامل مي‌شد و لازم است فراموش نشود که برخي سفارت‌خانه‌هاي مقيم تهران، از جمله سفارت آمريکا ـ مرکزي براي هدايت و حمايت بعضي از اين گروه‌ها بودند!

ترور فردي و جمعي، انفجارهاي مهيب، هواپيما ربايي، آدم ربايي، شکنجه و کشتارهاي هولناک، کاري بود که به دست چندين گروه تروريستي مورد حمايت و تشويق دشمنان بزرگ انقلاب، در ايران اتفاق افتاد. قربانيان اين موج قساوت و خشونت را همه ي قشرها تشکيل مي‌دادند: از بزرگترين مديران انقلاب و کشور، تا افراد عادي جامعه، کارگران، زحمتکشان، زنان و کودکان و رهگذران بي‌خبر.

امروز افراد و سران همان تروريست‌ها که غالبا مسئووليت جنايات خود را نيز بر عهده گرفته‌اند در آمريکا و فرانسه و برخي ديگر از کشورهاي غربي مصونيت و زندگي راحت دارند و به نام «اپوزيسيون انقلاب» ناميده مي‌شوند و آن کشورها غالبا جمهوري اسلامي را به تروريسم متهم مي‌کنند.

کودتا، تجربه‌ خونين سنتي و معمول قدرت‌ها با همه انقلاب‌ها، نيز در ايران بارها سازماندهي شد و در يک مورد تا مراحل بسيار نزديک و خطرناک پيش رفت. اگر هوشياري مأموران و کمک مردم نمي‌بود بايد همان پيش‌بيني ژنرال آمريکايي اتفاق مي‌افتاد؛ حمام خون و کشتارهاي ميليوني، آن هم بيش از يک بار. بزرگترين، دردناک‌ترين و فاجعه‌آميز‌ترين خصومت دشمنان ما به راه انداختن جنگ تحميلي بود. تحريک حس جاه‌طلبي يک همسايه، تشويق او به حمله، و دلگرم کردن او به پشتيباني و کمک.

... ارتکاب جنايات جنگي از حمله‌ وحشيانه به مناطق مسکوني غير نظامي تا کشتار بي‌رحمانه‌ هزاران کودک و زن بي‌دفاع و به اسارت گرفتن مسافران عادي در جاده‌هاي اشغالي (در هفته‌هاي اول جنگ) و زير پا گذاشتن تعهدات و مقررات بين‌المللي و به کارگيري حجم گسترده‌اي از سلاح‌هاي شيميايي و بمباران کشتي‌هاي تجاري، هواپيماهاي غير نظامي و مسافربري، قطارهاي مسافران عادي از جمله‌ کارهاي هميشگي و شناخته‌شده‌ عراق در طول اين جنگ است.

... اين هدف تنها باز پس گرفتن زمين‌هاي اشغالي يا گرفتن غرامت جنگي نبود ـ هر چند که اين هر دو حق مسلم ملت ايران بود و هر چند که بسي خسارت‌ها قابل جبران نبود ـ بلکه هدف مهم‌تر، تنبيه متجاوز و برچيدن بساط تجاوز بود. با طرح مسأله‌ تنبيه متجاوز ما نه فقط يک تکيه گاه مطمئني براي امنيت ملي خود جستجو مي‌کرديم، بلکه اين براي همه ي منطقه متضمن امنيت و ثبات بود و هست. اگر يک بار متجاوزي به دليل تجاوز، از سوي خانواده‌ بين‌المللي مجازات شود مي‌توان مطمئن شد که دست کم تا سالياني، اين انگيزه ـ که همواره در عناصر شرير و فرصت‌طلب قابل جستجو است ـ فرو خواهد نشست و منطقه و شايد جهان مصيبت‌هاي يک جنگ متجاوزانه و بي‌دليل را تحمل نخواهد کرد.

دادگاه نورنبرگ توانسته است بيش از 40 سال صلح و امنيت اروپاي جنگ خيز را تضمين کند. چرا نبايد از آن تجربه استفاده کرد؟ قدرت‌هاي بزرگ، حتي در هنگامي که هزاران کيلومتر مربع از خاک ما در زير چکمه‌هاي اشغال‌گران متجاوز بود با استفاده از ابزار فوق‌العاده نيرومند، ما را زير فشار قرار مي‌دادند که آتش بس را بپذيريم. ... قدرت‌هاي بزرگ، رياکارانه، اين جنگ را که بر ما تحميل شده «بي معني» مي‌نامند و اين در حالي است که خود همواره از آغازگر متجاوز آن، حمايت نظامي، سياسي و اقتصادي کرده‌اند. من مايلم از اين تريبون آن سؤال را مطرح کنم. سؤال اين است است که چرا دولت‌هايي که به روشني و قاطعيت دانسته‌اند که رژيم عراق برافروزنده‌ آتش جنگ و اقدام کننده به تجاوز است – و کم نيستند کساني که اين حقيقت را مي‌دانند – در مقابل اين جرم بزرگ و گناه بين‌اللمللي سکوت کرده‌اند؟ و چرا رسانه‌هاي گروهي عالم، مسؤوليت عظيم خود در برابر وجدان بشريت و استيضاح تاريخ را در اين مورد به فراموشي سپرده‌اند؟ ممکن است آشنايي به وضع رابطه‌ سياسي در دنياي امروز و هندسه‌ معيوبي که سلطه‌ قدرتهاي بزرگ در روابط جهاني به وجود آورده، کليد حل اين معما باشد! و اين از نظر ملت ما پوشيده نيست. اين بدان معنا بود که ما بخشي از وجود خود را و بخشي از شرف خود را زير دست و پاي دشمن رها کنيم و به اميد بازگرداندن آن به دريوزگي اين يا آن کميته‌ي بين المللي برويم. من لازم مي‌دانم مجمع عمومي سازمان ملل و نيز افکار عمومي ملت آمريکا را به خطر بسيار بزرگ و بسيار نزديکي که اکنون رژيم آمريکا با اقدام اخير خود در خليج‌فارس همه دنيا را و نه فقط منطقه را با آن تهديد مي‌کند معطوف سازم.

ديروز ناوهاي امريکايي يک کشتي تجاري، ايراني بنام "ايران – اجر" را مورد حمله قرار داد، پنج نفر کشته، چهار مجروح بجاي نهاد، کشتي را تصرف و تعدادي را دستگير کرد و به گروگان گرفتند. ديروز تلويزيون آمريکا اين را به عنوان زدن يک قايق در حال مين‌ريزي پخش کرد و طبق معمول به افکار عمومي دنيا دروغ گفت اما من اينک اعلام مي‌کنم که اين يک کشتي تجاري و موسوم به "ايران – اجر " بوده است و نه يک قايق تندر و جنگي، اين آغازي است براي حوادثي که بي‌شک عواقب تلخ آن به خليج‌فارس منحصر نخواهد ماند و مسئوليت‌هاي همه پيشامدهاي بعدي به عهده شروع کننده يعني آمريکاست.

آيا ادعاهاي بي تابانه آمريکا براي صلح در خليج‌فارس را بايد باور کرد، يا اين آتش‌افروزي عملي آشکار را؟ من صريحا اعلام مي‌کنم که آمريکا پاسخ اين اقدام زشت را دريافت خواهد کرد.» 13

*فيلم سوخته

آمريکايي‎ها از تمام سخنان رئيس جمهور ايران تنها بخشي را که مربوط به «ايران اجر» بود بازتاب دادند و اعلام کردند که صحنه‌هاي جديدي را نمايش مي‌دهند که خدمه‌ي کشتي ايران اجر را در حال ريختن مين در دريا نشان مي‌دهد. اما بعد اعلام کردند که فيلم‌هايشان سوخته است. وزير خارجه ايران به شدت به آمريکايي‌ها حمله کرد که دروغ مي‌گويند و اگر فيلمي داشتند آن را پخش مي‌کردند.

پينوشت:

1- سردار علايي در گفتگو با جعفر شيرعلي نيا، تهران، 1389.
2- آنتوني کردزمن، ورود غرب به خليج فارس، فصلنامه نگين ايران، تخصصي جنگ ايران و عراق ش 5، مرکز مطالعات و تحقيقات جنگ سپاه، پريسا کريمي نيا، ص 61 تا 85.
3- همان.
4- خاطرت اکبر هاشمي رفسنجاني از سال 1366، دفاع و سياست، ص 98.
5- سردار علايي در گفتگو با جعفر شيرعلي نيا، تهران، 1389.
6- همان.
7- آنتوني کردزمن، ورود غرب به خليج فارس، ص 61.
8- سردار علايي در گفتگو با جعفر شيرعلي نيا، تهران، 1389.
9- محمود طلوعي، نبرد قدرت‌ها در خليج فارس، موسسه پيک ترجمه و نشر، تهران، 1366، ص 213.
10- همان.
11- آيت الله سيد علي خامنه‌اي، سخنراني در ديدار با دانشجويان دانشگاه شهيد بهشتي، 22/02/1382
12- آيت الله سيد علي خامنه‌اي، سخنراني در صحن مطهر حضرت ثامن الحجج، 01/01/1377
13- محمود يزدان فام، اسکورت نفکش‌ها، ص215.
14- همان.
*روايتي از زندگي و زمانه حضرت آيت الله سيد علي خامنه‌اي، حعفر شيرعلي نيا، انتشارات سايان
 
 
 
ارسال کننده
ایمیل
متن
 



جهت عضويت در کانال های خبري سلام لردگان روی تصاویر کليک کنيد
پیوند
سايت رهبري

دولت

مجلس